موضوع کسب و کار : وبسایت توسعه فردی و خودسازی

نوع کسب و کار : آنلاین

اندازه : کسب و کارهای کوچک

زبان : انگلیسی

بنیانگذار : Edward Latimore

تخصص : نویسنده ، بوکسور حرفه‌ای

آدرس وب سایت: edlatimore.com

استراتژی بازاریابی:

  • فعالیت در شبکه های اجتماعی
  • بهینه سازی وب سایت از جنبه ظاهری ، کاربردی و فنی
  • بهینه سازی سایت برای موتورهای جستجو seo برای جذب ترافیک ورودی بیشتر
  • تولید محتوای مفید و کاربردی

درآمدزایی : فروش محتوا در قالب کتاب و برنامه های اجرایی و هدفمند

توسعه فردی از آن دست موضوعات جذاب و البته بسیار پررقابت است . کلینیک‌ها و روانشناسان و  افراد بسیاری هستند که سعی می‌کنند در این حوزه به افراد کمک کنند تا بتوانند زندگی بهتری برای خود و خانواده‌شان بسازند. و همین امر منجر به تولید حجم بالایی از انواع محتوا در این حوزه شده است. با یک جستجو ساده در اینترنت می‌توانید به هر موضوعی در سطوح مختلف دسترسی داشته باشید. با این اوصاف و با این حجم بالا از رقابت، آیا هنوز میشود در این حوزه شروع کرد و موفق بود؟

بله! موفقیت کسب و کار اد نشان می‌دهد که می‌شود.

اد یک پسر 36 ساله آمریکایی‌ست که تا 18 سالگی در یک محله بسیار فقیرنشین و پرخشونت آمریکا همراه با مادربزرگش زندگی می‌کرده است. دوران کودکی و نوجوانی‌اش شاهد خشونت‌های بسیاری بوده است. خودش زندگی‌اش را به چهار دوره تقسیم میکند که بصورت مفصل تر در ادامه از زبان خودش بیان می‌کنیم. داستان زندگی اد جالب است ولی برای من به شخصه اینکه چطور توانسته به کسب وکاری موفق در حوزه ای پررقابت برسد جالب تر است.

در حوزه بلاگ نویسی افراد زیادی وارد میشوند، چه چیزی باعث میشود برخی موفق شوند و برخی شکست بخورند؟

و مهمتر از همه اد چه ارزش و مزیت رقابتی ایجاد کرده است که با وجود این حجم از رقابت، توانسته کسب و کاری موفق در این زمینه داشته باشد؟

 

بک گراند زندگی ادوارد

اد متولد 1363 است تا سن 18 سالگی در فقر شدید در یکی از محله های پرخشونت آمریکا زندگی کرده است و بعد از 18 سالگی آنجا را برای همیشه ترک میکند. دهه بیست سالگی‌اش حول دو محور مصرف الکل زیاد و بوکس حرفه ای سپری شده است.
نوشیدن بیش از اندازه الکل او را در رشته بوکس هم عقب می‌اندازد تا نهایتا در 28 سالگی موفق میشود اعتیاد به الکل را برای همیشه ترک کند. با ترک اعتیاد به الکل میتواند تمرکز بیشتری روی نویسندگی و بکس پیدا کند و نهایتا موفق میشود در رشته فیزیک فارغ التحصیل شود. و در طی تمام این مدت، در وب ‌سایتش، در مورد جنبه‌های مختلف زندگی و تجربیاتش می‌نوشته است.

ادوارد در یکی از مصاحبه هایش میگوید :

همیشه دوست داشتم یک نویسنده باشم و یک بلاگ موفق داشته باشم ولی در پیدا کردن صدای منحصر به فرد و مناسب خودم مشکل داشتم. همین امر منجر به این میشد که بلاگ هایی که راه اندازی میکردم یا متوقف میشدند یا علاقه ام را نسبت به آنها از دست میدادم.

ولی چیزی که باعث ایجاد و موفقیت این وبلاگ شد این بود که من صدای خودم را پیدا کردم .

در این وبلاگ من در مورد چیزهایی می‌نویسم که به سختی آموخته ام و تجربه شخصی خودم است بنابراین روش هایی که به دیگران یاد میدهم قبلا امتحانشان را پس داده اند.

بخشی از مصاحبه ادوارد را اینجا بخوانید :

 

ادوارد چگونه ایده ات را اجرایی کردی؟

مثل هر وبلاگ نویس یا نویسنده احتمالی در ابتدا به بستری برای نوشتن نیاز داشتم. و من یک وب سایت با وردپرس راه اندازی کردم و شروع به نوشتن کردم. هنگامی که احساس کردم به اندازه کافی کاربر دارم، بر اساس بازخوردهایی که از کاربرانم گرفته بودم نوشتن کتاب و تولید برنامه های کاربردی را شروع کردم . با رعایت این موارد که برای نوشتن کتاب یا تولید برنامه های کاربردی، دو شرط حتما باید رعایت شود :

1- شخصا تجربه شخصی این مشکل را خودم داشته باشم

2- بتوانم به هر آنچه که آموزش میدهم خودم متعهد و پایبند باشم ، فارغ از اینکه در چه شرایطی هستم.

در مورد شرط اول به نظرم همه تولیدکنندگان محتوا باید این شرط را در نظر بگیرند، در حالیکه در واقعیت میبینیم بسیاری از تولیدکنندگان محتوا صرفا حرف های دیگران را تغییر میدهند و دوباره بیان میکنند.

در مورد شرط دوم این باعث میشود که برای حفظ آنچه ساخته ام جدی‌تر باشم . برای مثال، تقریباً 8 سال است که من الکل را ترک کرده ام و از زندگی ای که بواسطه این ترک کردن دارم بسیار لذت میبرم.

پس من تجربه ترک اعتیاد را دارم (شرط اول تیک خورد)

دیگر نمیخواهم به هیچ قیمتی دوباره نوشیدن الکل را شروع کنم (شرط دوم تیک خورد)

در واقع شرط دوم یک برحذر کننده جدی از بازگشت من به الکل است زیرا اگر مردم من را در حال نوشیدن ببینند ، دیگر هرگز راهکارها و روش هایم را جدی و موثر نخواهند گرفت.و من هم از نظر تجاری و هم از نظر شخصی آسیب زیادی خواهم دید.

 

از چه استراتژی های بازاریابی برای توسعه کسب و کارت استفاده کردی؟

من برای توسعه وب‌سایت و برندم، ترکیبی از استراتژی‌ها را داشتم. اول از همه ، من در شبکه‌های اجتماعی بسیار فعال هستم. و این باعث شده است که با مخاطبان زیادی بتوانم مطالبم را به اشتراک بگذارم. همچنین از طریق شبکه‌های اجتماعی میتوانم مطالب جدید را به تعداد بیشتری معرفی کنم و در نتیجه ورودی و ترافیک وب‌سایتم را افزایش دهم و کاربران بیشتری برای لیست اعضای خبرنامه ام جذب کنم . همچنین با معرفی محصولاتم در شبکه های اجتماعی توانسته ام فروشم را افزایش دهم .

ولی برای بدست آوردن ترافیک ارگانیک،  علاوه بر اینکه برای بهبود و سلامت وب‌سایتم از نظر جذابیت ظاهری ، کاربردی و فنی سرمایه گذاری زیادی کردم برای سئو SEO  سایتم نیز طبق برنامه عمل میکنم.

محتوای خوب و باکیفیت باعث رضایت همزمان کاربران و موتورهای جستجو میشود. در نتیجه وب سایتم در نتایج جستجو  کاربران بیشتری که عبارات کلیدی مد نظرم را سرچ کرده اند دیده میشود. و بالتبع ، با افزایش ورودی هدفمند و مناسب طرفداران و مشتریان بیشتری را میتوانم بدست آوردم.

 

در حال حاضر با چه مشکلی در کسب و کارت مواجه هستی ؟

از نظر درآمد و رسانه های اجتماعی همه چیز خیلی خوب پیش می‌رود ، اما در سئو و جذب ترافیک از موتورهای جستجو به یک مشکل کوچک برخورد کرده ام. با این حال، این مشکل زمانی بحرانی میشود که فقط به ترافیک ارگانیک متکی باشید. بنابراین با توجه به اینکه گوگل پیوسته در حال تغییر الگوریتم هایش است معتقدم بهترین راه برای رسیدن به رتبه های بهتر در نتایج و فروش بیشتر ، ارائه محتوای کاربردی و مفیدی ست که هم برای موتورهای جستجو بهینه شده و هم برای مخاطبانم مفید و کاربردی باشد .

 

از زمان شروع به کار روی EdLatimore.com  چه درس هایی گرفته ای؟

از جنبه ایده تولید محتوا ، من به این نکته رسیده ام که اگر مسیری را طی کرده ای ، آن بیرون کسی هست که نیاز دارد تجربیاتت را بشنود. مشکلات انسانها آنقدر منحصر به فرد نیست که کسی با مشکل مشابهی مانند شما مواجه نباشد و شما با تولید چیزی که بتواند آموخته های شما را منتقل کند میتوانید به فردی دیگر  کمک کنید.

شروع کنید به انتقال آنچه در این مسیر یاد گرفته اید و تجربیاتی که بدست آورده اید. این انتقال میتواند در قالب هر نوع محتوایی باشد، مقاله ، ویدئو ، صوت یا هر مدل محتوایی که با آن احساس راحتی بیشتری میکنید

همچنین قدرت تفویض اختیار را یاد گرفته‌ام. اگر می خواهید در کاری که انجام می دهید موفق باشید ، به تنهایی نمی توانید این کار را انجام دهید. مهم این است که شرکا و همکاران خوبی را برای گروه بندی و کار به آنها واگذار کنید و همچنین سیستم های عالی را برای کمک به شما در دستیابی به این هدف تعیین کنید.

در سالهای اخیر انجام مباحث فنی و بازاریابی را به همکارانم سپرده ام و این تفویض اختیار کمک میکند بتوانم روی مهمترین قسمت برند کسب و کارم، یعنی تولید محتوا ، تمرکز کنم.

 

بزرگترین موانعی که پشت سر گذاشته ای چه بوده است؟ بدترین اشتباهاتت چطور؟

از آنجایی که زمینه اصلی کسب و کار من مبتنی بر تولید محتواست ، خوشبختانه با مانع چشمگیری مواجه نشدم. تنها چیزی که حسرتش را میخورم این است که کاش تبلیغات بیشتری میداشتم.

در ابتدای کار زیاد روی تبلیغات سرمایه گذاری نکردم در حالیکه اگر از همان ابتدا روی بازاریابی و تبلیغات کار میکردم لیست ایمیل‌ام الان دوبرابر می‌بود. براحتی یک درآمد چندرقمی که میتوانستم داشته باشم را بخاطر عدم توجه به مارکتینگ و تبلیغات از دست دادم

از همانجا بود که مهمترین نکته ی مدیریت یک کسب وکار را یاد گرفتم. اگر برای خودتان تجارت می کنید، و صاحب کسب و کاری هستید با تبلیغات و بازاریابی زندگی می کنید و می میرید. یکی از تغییرات بزرگی که اخیراً انجام داده ام این است که محتوای خود را اکنون بسیار بیشتر از قبل،  تبلیغ می کنم. همین کار منجر به افزایش اعضای خبرنامه ، کاربران و نهایتا فروش بیشتر شده است. و همه اینها نتایج عالی برای کسب و کارم به حساب می آید.

 

 

داستان زندگی صاحب یک کسب‌وکار آنلاین موفق با درآمد ماهیانه 25 هزاردلار

وقتی از داستان زندگی ام صحبت میکنم دوست دارم زندگی‌ام را به شکل چهار زندگی متفاوت درنظر بگیرم. من از هر یک از این زندگی ها، چیزی آموخته ام که به من کمک کرد تا فردی باشم که امروز هستم.

در اولین زندگی ام، در یک محله پرخشونت و فقیر نشین متولد و بزرگ شدم. و با اینکه پدر و مادرم را میشناختم ولی فقط با مادربزرگم زندگی میکردم. با وجود خاطراتی که از پدرم دارم ولی در عمل، هیچ راهنمایی مردانه ای از او دریافت نکردم .

بزرگ شدن در چنان محله ای، فشار و استرس زیادی به من وارد میکرد. خیلی دعوا میکردم ، مورد آزار جنسی قرار گرفتم ، شاهد خشونت های زیادی بودم حتی یک نفر مقابل چشمانم کشته شد. با اینحال بیشتر اوقات فراغتم را با مطالعه و بازیهای ویدئویی میگذراندم. و یاد گرفتم چگونه با افراد مناسب دوست شوم بدون اینکه درگیر فعالیتهایی شوم که من را در معرض خطر قرار میداد.

درس اصلی زندگی اولم این بود :

 

 

تجربیات من از این مرحله ، تا حد زیادی رویکرد احساسی ام را نسبت به زندگی شکل داد. من معتقدم هیچ ازینکه خودتان را دوست داشته باشید هیچ وقت ضرر نمیکنید و از نداشتن کنترل روی احساساتتان هیچ سودی نمیبرید.

در مرحله دوم زندگی ام متوجه شدم ، دوران کودکی ام چه قدر بد بوده است. من تا 14 سالگی در همان محله مدرسه میرفتم  و با افراد دیگری از همان محیط به مدرسه می رفتم. وقتی به سن دبیرستان رسیدم ، با افرادی آشنا شدم که متفاوت از انسان هایی بودند که تا آن لحظه دیده بودم و آن زمان بود که با سبک متفاوتی از زندگی آشنا شدم. با بهترین دوستانم در همان ایام آشنا شدم و انسان هایی سرراهم قرار گرفتند که مهربانی‌شان زندگی ام را تغییر داد.

وقتی از دبیرستان فارغ التحصیل شدم ، مشکلاتم شروع به خودنمایی کرد و قسمت تاریک شخصیتم حکومت زندگی ام را بدست گرفت.

از مادرم به خاطر آنچه به من تحمیل کرده بود دلشکسته و عصبانی بودم. و همین دلیل اصلی شروع مشکلات و اعتیاد من به الکل شد. من همیشه خراب بودم و به غیر از بوکس، هیچ پیشرفتی در زندگی ام نداشتم. از همه جهت در حال پسرفت بودم. مستی باعث میشد هزینه های سنگینی در از دست دادن کار و روابطم بدهم.

 

درس اصلی زندگی دوم من این بود:

این تعریف از خود نیست بلکه فقط بخشی از زندگی است. به جای سرزنش کردن ، تصمیم گرفتم از آن به نفع خودم استفاده کنم و این تصمیم من را به سومین زندگی ام هدایت کرد.

در زندگی سومم ، پر از خشم های متفاوت بودم. برای تمام وقتهایی که زندگی و زمانم را تلف کرده بودم از خودم خشمگین بودم.

بابت تمام زمان هایی که به جای احترام ، بدنبال جلب توجه دیگران بودم. ازینکه به جای تمرکز بر موفقیت، به طرق مختلف حواسم را پرت میکردم و به جای تعهد به برنامه های بلند مدت، بدنبال خوشی های کوتاه مدت بودم.

در آینه نگاه کردم ، وبه خودم اعتراف کردم که بازنده ای هستم که فقط بدنبال چیدن میوه های دم دستی در زندگی هستم . وقتی شجاعت دیدن و پذیرفتن این واقعیت را پیدا کردم، توانستم تغییرات بزرگی در زندگی ام ایجاد کنم.

سال 2013 سالی بود که همه چیز شروع شد. اول از همه سربازی رفتم تا بتوانم روی مهارت های شغلی ام کار کنم و برای هزینه کالج پول پس انداز کنم. همان زمان اولین تجربه بوکس حرفه ای را داشتم. به یک مرکز مکم رسانی برای ترک اعتیاد به الکل مراجعه کردم و بعد از چند ماه توانستم به کلی اعتیاد به الکل را ترک کنم و در 2014 در اولین کلاس کالج در رشته فیزیک شرکت کردم

حالا می توانستم تغییرات جدی ایجاد کنم. اصلا کار ساده ای نبود ، اما تا سال 2018 ، از دانشگاه دوکن در رشته فیزیک فارغ التحصیل شدم و یاد گرفتم چگونه می توان از طریق اینترنت درآمدهای بالا کسب کرد. اولین کتابم را نوشتم و خودم منتشرش کردم. کسی که از کودکی تا دبیرستان با ریاضیات مشکل داشت  تبدیل شده بود به یک معلم خصوصی که به دانش آموزان دبیرستانی کمک می کرد تا برای امتحانات نهایی فیزیک آماده شوند.

 

درس اصلی زندگی سوم من این بود:

 

طی این دوره پنج ساله، هر روز پیشرفت کوچکی داشتم ، اما همین تغییرات کوچک نتیجه داد. من خودم را به چالش کشیدم ، آنچه را که می توانستم انجام دهم را انجام دادم. در ظی این دوره زمان هایی بود که وسوسه میشدم دوباره به الکل برگردم ، اوقاتی بود که در امتحاناتم خراب میکردم ، اولین مبارزه حرفه ای ام را باختم و حتی دوباره فقیر شدم. اما همچنان در این مسیر ماندم، صبور بودم و حتی به اینکه تسلیم شوم فکر هم نمیکردم.

اکنون من چهارمین زندگی ام را می گذرانم و احتمالاً آخرین زندگی ام نخواهد بود. یک وب سایت دارم که بیش از 25 هزار بازدید کننده در ماه دارد. دو کتاب پرفروش خودم را منتشر کرده ام و از 2013  که ترک کردم دیگر اجازه ندادم مستی دوباره به سراغم بیاید. اکنون آنچه را که به سختی آموخته ام به مردم آموزش می دهم تا خ بتوانند زندگی بهتری داشته باشند.

 

درس اصلی این زندگی که من اکنون در آن زندگی می کنم این است:

 

کجا میتوانید اطلاعات بیشتری بدست آورید؟

وب سایت من: https://edlatimore.com/about

 

 

چکیده نکات مهم و قابل توجه :

نکته اول :

برای اینکه حرف هایتان به دل بنشیند دو فاکتور مهم را باید داشته باشد

1- شخصا خودتان این مشکل را از نزدیک تجربه کرده باشید و با یک راهکار موثر به نتیجه دلخواه رسیده باشید

2- اثر آن نتیجه همچنان برقرار باشد و موقتی نباشد

 

نکته مهم دوم :

تا زمانیکه دیده نشوید شناخته نمیشوید و وقتی دیگران اصلا نمیدانند شمایی وجود دارد که خدمت یا محصول باارزشی ارائه می‌کند چطور میخواهند از شما خرید کنند؟
بنابراین در شبکه های اجتماعی حضور داشته باشید و دیگران را از محصولات، خدمات و مهارت هایتان آگاه کنید و این فرصت را ایجاد کنید تا دیگران با شما و توانمدیهایتان آشنا شوند

 

نکته مهم سوم :
اگر در مورد موضوعی که تولید محتوا میکنید، خودتان صاحب‌نظر نباشید، یا علاقه کافی به موضوع نداشته باشید پس از مدتی دلسرد میشوید یا به بن بست محتوایی می‌رسید.