چرا افراد باهوش برای پول درآوردن تقلا میکنند؟
چرا افراد باهوش برای پول درآوردن تقلا میکنند؟
چطور این وضعیت را تغییر دهید؟!
تحقیقات بیشماری در سراسر دنیا، بارها و بارها ثابت کرده که بیشتر افراد باهوش برای پول درآوردن در تقلا هستند و بحث مالی یکی از رایج ترین دغدغه های اونها به حساب میاد. منظورم از تقلا برای مباحث مالی صرفا درآمد بخور و نمیر نیست، درمورد کسب درآمدهایی صحبت میکنم که شما رو در طبقه مرفه یا در بدترین حالت طبقه متوسط قوی قرار میده.
کافی هست کمی به آدمهای اطرافتون با دقت بیشتری نگاه کنید، اعضای خانواده، فامیل ، دوستان و آشنایان و متوجه خواهید شد که باهوش ترین هاشون، نه تنها ثروتمند نیستند حتی ممکنه با مشکلات اقتصادی در زندگی شون درگیر باشند. برعکس ، اونهایی که بنظر میرسه هوش معمولی یا حتی کمی دارند، پول ها و درآمدهای کلان کسب می کنند. اونها سود و درآمدهای خوبی درند در حالی که افراد خیلی باهوش هنوز در تلاشند تا بهترین فرصت رو شناسایی کنند.
می دونید چرا؟ در ادامه چند تا از اصلی ترین دلایلش رو باهاتون در میون میذارم
برخی از دلایلی که افراد خیلی باهوش با خوب پول درآوردن مشکل دارند:
– بیش از حد به مسائل فکر می کنند:
بیشتر افراد باهوش، قبل از اینکه قدمی بردارند یا اقدامی انجام بدن ، زمان قابل توجهی رو به تفکر و تجزیه و تحلیل موارد مختلف می گذرونند. در حالی که افراد باهوش معمولی، سریعا دست بکار میشند و عمل میکنند.
اینکه برنامه ریزی کنید و قبل از اقدام به انجام کاری،در مورد وضعیت فکر و تجزیه و تحلیل کنید خوبه ، اما صرف وقت و انرژی بیش از حد برای تفکر و تجزیه و تحلیل وضعیت، می تونه آرزوهای شما رو سرد و بی روح کنه . مثل یک فنجون چای که اگر زمان زیادی بگذره سرد میشه و از دهن میافته . افرادی که به غریزه شون اعتماد میکنند، همیشه بیشتر از افرادی که از غریزه‌شون می ترسند موفق می شند.
بیشتر افراد باهوش به غریزه شون اعتماد ندارند و برای ادامه کار، به هوش انسانی شون بیشتر اعتماد می کنند.
وقتی بیش از حد به یک موقعیت فکر یا شرایط رو آنالیز می کنید ، عیب ها و مشکلات زیادی رو کشف خواهید کرد که شما رو از انجام اون عمل و تلاش بیشتر براش منصرف می کنه. اما در بیشتر مواقع ، اینکه حرکت کنید و هر وقت در مسیر حرکتتون چالشی ایجاد شد همون زمان سعی کنید براش راه حلی پیدا کنید، انتخاب بهتری هست تا اینکه زمان و انرژی زیادی رو قبل از شروع ، صرف تجزیه و تحلیل احتمالات و پیش بینی ها کنید.
– تفکر زیاد باعث ترس می شود!
بیش از حد فکر کردن در مورد یک موقعیت، منجر به ایجاد ترس می شه و ترس یکی از مهمترین عوامل بازدارنده برای موفقیته.
با این مثال ساده که در ادامه میزنم میتونید بهتر متوجه نقش و عملکرد ترس در تصمیمات روزمره تون شید.
می دونید چرا پسرها یا دخترهای باهوش، خیلی سخت میتونند کیس مورد نظرشون پیدا کنند؟ چون بیش از حد فکر و تحلیل میکنند. و قبل از اینکه بخوان حرکتی کنن اونقدر فکر میکنن که کلا قیدش رو میزنن.
فرض کنید یک پسر باهوش یه دختر جذاب میبینه و در همون لحظه میلی شدید به آشنایی و برقراری ارتباط بیشتر در وجودش فوران میکنه، ولی قبل ازینکه کاری انجام بده شروع میکنه به فکر کردن و تجزیه و تحلیل اتفاقاتی که ممکنه پیش بیاد
مثلا اگر برم صحبت کنم و محل نده چی … ؟
اگر پیشنهادم رو بی ادبانه بدونه و توهین کنه چی … ؟
اصلا دختری به این جذابی حتما با کسی هست و این کار کلا بیفایده ست پس چرا الکی برم و خودمو ضایع کنم …
و …
همین افکار و تجزیه و تحلیل ها ، باعث ایجاد ترس از عواقب احتمالی میشه و پسر رو قبل از انجام هر تلاشی برای گفتگو با دختر، دلسرد میکنه. با اینحال در ذهنش بابت این تلاش نکرده، احساس رضایت میکنه چون توانسته خودش رو از عواقبی تلخ محافظت کنه.
برعکس ، وقتی یک پسر معمولی یا حتی با هوش کم دختری رو که در نظرش جذاب هست میبینه ، دیگه وقت نداره که فکر کنه دختر ممکنه چی بگه یا چه برخوردی داشته باشه ، طبق غریزه اش عمل می کنه که بهش می گه؛ برو جلو و به دستش بیار … و همین کار رو هم خواهد کرد. اون با تمام جسارت برای بدست اوردن دختر تلاش میکنه، و در بسیاری مواقع هم ممکنه موفق شه در حالیکه پسر باهوش همچنان تنها در گوشه ای ایستاده و نظاره گر این به هم رسیدنه . اما سوال اصلی که باید از خودش بپرسه و معمولا نمیپرسه این هست که : آیا اصلا تلاش و حتی حرکتی کرد ؟! اون حتی امتحان هم نکرد.
این قضیه در مورد مباحث مالی هم صدق میکنه. عموما افراد باهوش به سختی می تونند برای شروع یک کار خاص، اقدام قاطع انجام بدن . همیشه بیش از حد، شروع به پیش بینی احتمالات میکنند. و برای هر کاری ایرادات و عیب های زیادی پیدا میکنند که نهایتا خیلی زود از ادامه مسیر منصرف میشند و اون کار رو ترک می کنند. همین مورد در روابط عاطفی و ازدواجشون هم صدق میکنه.. بیشتر افراد باهوش کمال گرا هستند و می خوان همه چیز عالی باشه. اونها یک شریک عالی و بدون عیب می خوان و خیلی راحت هم عیب را در دیگران شناسایی میکنند و همین باعث می شه همه رو ترک کنند و در پیدا کردن شریک زندگی سازگار و مناسب، ناکام بمونن.
– به جای تمرکز روی یک حوزه مشخص، گزینه های متعدد را همزمان پیش میبرند
بیشتر افراد باهوش، به جای بهره مندی از هوش و توانایی هاشون، چوبش رو میخورند. زیرا در بسیاری کارها وارد میشوند و آشنایی پیدا میکنند ولی روی هیچ یک مسلط نمیشوند. و در نهایت بعد از کلی تلاش و سخت کوشی عایدی خاصی نصیبشان نمیشود.
و از آنجا که بیش از حد به هوش‌شان اعتقاد دارند، می خواهند همه چیز را بدانند. و بنابراین تمرکز کمتری پیدا می کنند. به یاد داشته باشید ، برای کسب درآمد خوب در زندگی ، ابتدا باید یک بخش مشخص را انتخاب کنید و در آن بخش مسلط شوید. مخاطبان و جامعه مشتریانی در آن حوزه ایجاد کنید که به تخصص شما اعتماد کنند و با رضایت کامل بابت استفاده از محصولات و خدمات شما هزینه اش را بپردازند.
اگر به طور همزمان بخواهید در بخش های مختلف وارد شوید، قطعاً درآمدزایی مناسبی نخواهید داشت.
– حرف هیچ کس جز خودشان را قبول نمیکنند
احتمالا شما هم فردی را در دوستان ، آشنایان و فامیل میشناسید که همه چیز را می داند و عموما به سختی یا هیچ وقت، به توصیه یا پیشنهاد کسی گوش نمیدهند فقط به این دلیل که معتقد هستند خودشان همه چیز را می دانند؟
خیلی از افراد باهوش ، چون فکر میکنند خودشان همه چیز را بهتر از دیگران میدانند و متوجه میشوند، عموما توجهی به نظر و توصیه دیگران ندارند. و آنقدر باهوش هستند که خودشان بهتر از هر فرد دیگری درست را از غلط تشخیص میدهند
و بنابراین با توجه به این طرز تفکر و باوری که دارند نیازی احساس نمیکنند که در برخی موارد آموزش ببینند یا مشورت بگیرند، و همین منجر به این نتیجه میشود که ذهنشان بسته بماند و همچنان اشتباهاتشان را تکرار کنند.
و وقتی تصمیم میگیرند کاری را انجام دهند هیچ کس نمیتواند نظرشان را در مورد انجام آن کار هرچند اشتباه باز دارد. حتی در ذهنشان به این فکر میکنند که اصلا شما کی هستید که به یک فرد باهوش مانند آنها توصیه می کنید؟
اگر بین خودتان و هریک از موارد بالا اشتراک و مشابهتی دیدید و میخواهید وضعیت موجود را تغییر دهید و از نظر اقتصادی در زندگی موفق باشید ، ضروریست سختی تغییر در افکار و رفتار را به جان بخرید.
چگونه می توان بر سندرم افراد باهوش غلبه کرد؟
اینجا را بخوانید
برای غلبه بر موارد ذکر شده در بالا به عنوان راهی برای آماده سازی خود برای موفقیت مالی ، این مراحل زیر را دنبال کنید:
– کمتر فکر کنید و بیشتر عمل کنید!
اگر فکر و ایده تجاری دارید، بجای اینکه زمان زیادی را صرف تجزیه و تحلیل آن کنید، تحقیقات ضروری را انجام دهید. هدف ، مسیر و گام های مورد نیاز برای رسیدن به هدف را تعیین کنید و برای طی مسیر برنامه ریزی کنید. حتی اگر لازم است بدون تعصب به اینکه خودتان میدانید و خودتان میتوانید از کمک یک مشاور و فرد آگاه و متخصص کمک بگیرید
طبق برنامه ریزی طراحی شده، برنامه های خود را اجرایی کنید و با پشتکار به آن پایبند بمانید. برنامه ها و کارهایی که باید انجام دهید را به تعویق نیندازید و حتی زودتر از موعد به آنها عمل کنید تا با تجزیه و تحلیل بیش از حد و کشف عیب های زیاد ، دلسرد نشوید.
– نسبت به شنیدن و فکر کردن به انتقادها ، توصیه ها و پیشنهادات، پذیرا باشید!
هیچ کس همه چیز را نمی داند! بخاطر یک تعصب بیجا ذهنتان را به روی منتقدان یا پیشنهادات نبندید. حتی بهتر است از کمک یک مربی و فرد باتجربه بهره بگیرید
هیچ کس را دست کم نگیرید و نگاه تحقیر آمیز به کسی نداشته باشید تا بتوانید حرف ها و توصیه هایشان رابشنوید. من بسیاری از مهمترین درس ها و پیام های زندگی ام را ار افرادی گرفتم که در ظاهر حرفی برای گفتن نداشتند. هیچ توصیه ای را نادیده نگیرید، توصیه ها را دریافت کنید، فیلتر کنید و آنچه به شما کمک میکند را نگه دارید. بهترین ایده تجاری ممکن است در صحبت با یک دوست یا فامیل ورشکسته خودش را نشان دهد پس به روی ایده ها و صحبت ها باز باشید
– یک بخش را انتخاب کنید و روی آن متمرکز بمانید!
برای ذهن های باهوش کمتر چیزی به اندازه تنوع هیجان انگیز است.اما تا زمانی که در یک بخش و حوزه موفق نشدید تنوع ایجاد نکنید. قبل از اینکه به فکر تنوع بخشیدن به تجارتتان باشید ، مطمئن شوید که کسب و کار اصلی تان به ثبات رسیده است .
یاد بگیرید که قبل از اینکه به موضوع ، پروژه یا ایده دیگری بپردازید ، ابتدا بر یک بخش و حوزه خاص مسلط شوید تا بیشتر از این چوب توانایی های زیاد و سطحی که درآمد خاصی برایتان ایجاد نمیکنند نخورید
این در ذهنتون تکرار کنید : متمرکز بمون!
